خشکبار خوانسار سمیعیان Khansar_Nuts گاه می اندیشدم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید ؟ آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی می شنوی روی تو را کاشکی می دیدم . شانه بالا زدنت را ـ بی قید ـ و نکان دادن دستت که ـ مهم نیست زیاد ـ عجب ! عاقبت مرد ؟ افسوس ! کاشکی می دیدم ! من به خود می گویم : چه کسی باور کرد جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد
موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|